دبیات بهعنوان علمی میانرشتهای، در تاریخ فرهنگ و معماری ایرانزمین نقش تأثیرگذار و قابلتوجهی داشته است. شاید یکی از جامعترین توصیفها این باشد که بگوییم: »مجموعهی تظاهرات هنری هر قوم که در قالب کالم توصیفها ریخته شده است، ادبیات آن قوم به شمار میآید.« با نظر بر اینکه مفهوم اشعار دربردارندهی عقاید جامعهای ست که شاعر در آن زندگی کرده است؛ بنابراین میتوان مشاهده نمود که کاربردهای مادی و معنوی عناصر عمران و توسعهی یک قوم در کالم شاعران و نویسندگان آن قوم نمود داشته باشد. این مقاله بر آن است که به روش تطبیقی به بیان اشتراکات عناصر موجود در معماری و اشعار مولوی و حافظ- شاعران دو سدهی هفتم و هشتم هجری قمری- بپردازد و با تفحص در سبک و ویژگیهای معماری جامعهای که شعرای مذکور در آن میزیستهاند، به بررسی میزان صحت ارتباط میان سبک معماری دورهی زندگی شاعر و شعر او میپردازد. این پژوهش نوآوریای در تطبیق عناصر معماری زمان این شاعران و اشعار ایشان خواهد داشت؛ زیرا اشعار این شعرا بارها و بارها از دیدگاههای مختلف و حتی به لحاظ تطبیق معماری عصر ایشان با اشعارشان مورد بررسی قرارگرفته است و واژهشناسی شدهاند؛ اما بررسی میزان صحت این تطبیقها امری نو خواهد بود.