روزگاری که معماری مدرن تحت عنوان « سبک بین الملل» در جایگاه معماری فراگیر جهانی درآمد، ویژگی هایی را دارا بود. ویژگی هایی که ریشه در باورهای پیشگامان این نوع معماری مانند لوکوربوزیه، میس وندرو، گروپیوس و تعالیم مدرسه باهاوس داشت . بارزترین این ویژگی ها، نفی تزئینات در این نوع معماری و حذف کلیه عناصر غیر کارکردی از آن بود. بررسی معماری معاصر ایران در اوایل قرن حاضر خورشیدی - مقارن با اوج معماری مدرن در غرب- نشان می دهد که معماری آن دوران سودای مدرن شدن در سر می پرورانید و خواهان هرچه شبیه شدن به خلف غربی خود بود. حال سؤالی که می توان مطرح نمود این است که: آیا معماری مدرن با تمام ویژگی های خود در ایران آن روز محقّق گردید؟ و اینکه تزئینات در آن معماری چه نقشی را بر عهده داشتند؟ آیا معماران مدرن همچون پیشگامان معماری مدرن تزئینات را جنایتی در معماری می دانستند و از آن اجتناب می کردند و یا اینکه کاربرد تزئینات را پسندیده و مقبول می دانستند؟ و اینکه جایگاه تزئینات در معماری آن دوره ایران در چه قالب و چارچوبی قابل تفسیر و بررسی می باشد . برای این منظور چند نمونه از آثار معماری آن دوره معرّفی می شود و با تأکید بر یک نمونه و بررسی هر چه دقیق تر آن و در نظر گرفتن شرایط تاریخی، سیاسی، اجتماعی و .... سعی شده به سؤالات مطرح پاسخ داده شود. برای دست یابی به این هدف، روش تفسیری، تاریخی و تحلیلی به کار رفته است.