افزایش آسیبپذیری سازهها در برابر نیروهای جانبی ناشی از باد و زلزله در دهههای اخیر، نیاز به بهکارگیری روشهای نوین کنترل ارتعاش را برجسته کرده است. در میان فناوریهای مختلف اتلاف انرژی، میراگرهای ویسکوز به دلیل سادگی نصب، کارایی بالا و قابلیت کنترل موثر ارتعاشات، توجه بسیاری از پژوهشگران و مهندسان را به خود جلب کردهاند. هدف اصلی این مقاله مروری، بررسی و تحلیل مطالعات انجامشده در زمینه ارزیابی تأثیر استفاده از میراگرهای ویسکوز در بهبود عملکرد لرزهای و بادسازهای ساختمانها است. پرسش اساسی این پژوهش آن است که چگونه نحوهی توزیع، میزان ضریب میرایی و نوع رفتار خطی یا غیرخطی میراگرهای ویسکوز میتواند بر کاهش پاسخ سازهای و افزایش تابآوری تأثیر بگذارد. این پژوهش یک مطالعه مروری است و هدف آن جمعآوری و بررسی اطلاعات و نتایج پژوهشهای قبلی در زمینه میراگرهای ویسکوز و تأثیر آنها بر کاهش اثر باد و زلزله بر سازهها میباشد. برای انجام این تحقیق، ابتدا تعدادی از منابع علمی، مقالات و پایاننامهها از پایگاههای اینترنتی و علمی معتبر مانند CIVILICA ،Springer ،Elsevier ،Google Scholarو SIDجمعآوری شد. نتایج مروری مطالعات نشان دادند که استفاده از میراگرهای ویسکوز باعث کاهش قابلتوجه جابجایی جانبی، کاهش دریفت بینطبقهای، کاهش نیروی برشی طبقات و بهبود رفتار دینامیکی سازه میشود. بر اساس یافتههای پژوهشها، استقرار بهینه میراگرها در طبقات پایین ساختمان میتواند تا ٪۹۴پاسخ سازه را در مقایسه با حالت بدون میراگر کاهش دهد. همچنین مطالعات مقایسهای میان روشهای مختلف طراحی نشان میدهد که طراحی مبتنی بر عملکرد و استفاده از الگوریتمهای بهینهسازی نظیر الگوریتم ژنتیک، میتواند ضریب میرایی موردنیاز را کاهش داده و عملکرد لرزهای را ارتقا دهد. میراگرهای ویسکوز غیرخطی نیز در مقایسه با نوع خطی، در دستیابی به اهداف عملکردی با هزینه کمتر و کارایی بیشتر مؤثرتر بودهاند. افزون بر این، تحقیقات نشان دادهاند که افزایش میرایی از ٪۲تا حدود ۲۰تا ٪۳۰میرایی بحرانی میتواند تأثیر چشمگیری بر کاهش پاسخ سازه داشته باشد؛ اما افزایش بیش از ٪۳۰منجر به کاهش محدود و غیراقتصادی در پاسخ سازه میشود. از این رو، تعیین مقدار بهینه ضریب میرایی و توزیع مناسب آن در طبقات، از اهمیت بسزایی برخوردار است. همچنین در مطالعات اخیر، استفاده از تحلیل هزینه چرخه عمر ) (LCCAدر کنار روشهای طراحی لرزهای، افق جدیدی را برای دستیابی به طرحهای اقتصادی و مقاوم گشوده است. در نهایت میتوان نتیجه گرفت که به کارگیری میراگرهای ویسکوز به عنوان یک راهکار غیرفعال مؤثر، میتواند به طور چشمگیری تابآوری سازهها را در برابر اثرات باد و زلزله افزایش دهد. این فناوری به دلیل کارایی بالا، انعطاف در طراحی و هزینهی اجرایی نسبتاً مناسب، گزینهای کارآمد در طراحی و مقاومسازی سازهها محسوب میشود. یافتههای این مرور ادبیات میتواند راهنمای ارزشمندی برای مهندسان طراح، پژوهشگران و تصمیمگیرندگان حوزهی مقاومسازی سازهها باشد تا با اتخاذ راهبردهای بهینه، عملکرد لرزهای و بادسازهای ساختمانها را بهبود دهند و آسیبهای احتمالی را به حداقل برسانند